در این مقاله می خواهیم خطاب به سرمایه گذاران و هم چنین متخصصان، پرکاربردترین روش های مدیریت سرمایه ای که توسط ربات های معامله گر مورد استفاده قرار می گیرند را مورد بررسی قرار دهیم.
مدیریت سرمایه و مدیریت ریسک، شاید مهم ترین رکن سرمایه گذاری در بازار های مالی است. اهمیت آن به اندازه ای است که، اگر ما یک استراتژی سودده یا یک اکسپرت سودده داشته باشیم، ولی مدیریت سرمایه را رعایت نکنیم امکان ندارد در آینده موفق شویم(به طور تضمینی). ولی اگر مدیریت سرمایه را رعایت کنیم حتی اگر استراتژی معاملاتی سودده نداشته باشیم احتمال موفقیت ما وجود دارد.
اگر بخواهیم مفهوم مدیریت سرمایه را به طور خیلی ساده بیان کنیم، به این معنا است که، چقدر بخریم و چقدر بفروشیم؟
در حالی که استراتژی معاملاتی، به ما می گوید که، کی بخریم و کی بفروشیم؟
ما چه به عنوان متخصص و معامله گر و یا چه به عنوان سرمایه گذار، کم و بیش، تا حدودی مدیریت سرمایه را به کار گرفتیم. به عنوان مثال، اگر به عنوان معامله گر فعالیت می کردیم تا حدودی ریسک خود را با روش های مختلف مدیریت می کردیم و اگر هم می خواستیم در جایی به خصوص در شرکت های سرمایه گذاری و سبدگردان ها سرمایه گذاری کنیم، معامله گران و شرکت ها، گزینه های مختلف ریسک پذیری را به ما معرفی می کردند که ما بر حسب ویژگی های فردی(ریسک پذیری خود) یکی از این گزینه ها را انتخاب می کردیم.
حال بریم سراغ اکسپرت ها!!!
ربات ها هم مانند انسان ها باید روش های مدیریت سرمایه و ریسک را، برای موفقیت خود در آینده به کار گیرند و درصورت عدم مدیریت ریسک،یقینا شکست آن ها در آینده تضمین شده است.
پس ما چه به عنوان سرمایه گذار و چه به عنوان متخصص چاره ای نداریم که با روش های مدیریت سرمایه ربات ها آشنایی داشته باشیم که در ادامه به طور مفصل راجب آن ها صحبت خواهیم کرد.
قبل از معرفی روش ها می خواهم این نکته را متذکر شوم که، ادبیات ادامه مقاله خطاب به سرمایه گذاران عزیز است که شاید آشنایی کمتری داشته باشند است. ولی متخصصان هم می توانند از آنها بهره ببرند.
پرکاربردترین مدیریت سرمایه ها عبارتند از :
1 – مدیریت سرمایه مارتینگل(Martingle)
شاید یکی از معروف ترین و محبوب ترین مدیریت سرمایه هایی که متخصصان برای ربات معامله گر خود پیاده می کنند، مدیریت سرمایه مارتینگل است.
این مدیریت سرمایه، به این صورت است که، وقتی که معامله ای در ضرر می رود، ما بیاییم در پله هایی از قیمت، حجم خود را دو برابر کنیم و به معامله ی ضررده اضافه کنیم، تا با برگشت قیمت در جهت مورد نظرمان، به سرعت وارد سود شویم و تمامی ضرر ها از بین بروند. این کار را آنقدر ادامه دهیم تا معامله ی خود را با سود ببنیدیم.
احتمالا ممکن است، شما مارتینگل را، با نام ” میانگین کم کردن ” هم بشناسید!!!
مزیت ها
سوددهی بالاتر نسبت به بقیه روش ها(به جز مدیریت سرمایه دوم)
با توجه به این که این فرایند را آنقدر ادامه می دهیم، تا معامله ی خود را با سود ببنیدیم. معمولا در این روش، سود های بالاتری نصیب ما می شود.
نیاز کمتر به استراتژی های موفق و سودآور
این سیستم نیاز به دانش کمتری دارد و استراتژی های ضعیف تری هم شاید بتواند، در این روش موفق شوند.
معایب
بسیار پر ریسک
به طوری که اگر قیمت مطابق میل ما پیش نرود و برنگردد میتواند آسیب های جبران ناپذیری را به ما بزند و حتی ما را معرض ورشکستگی قرار دهد.پیشنهاد می شود حتما مقاله ی ((قو های سیاه بیش تر از چیزی که فکر کنید در کمین ما هستند)) مطالعه کنید.
نیاز به سرمایه بالا برای افزایش احتمال موفقیت.
حساب های افراد مبتدی و تازه وارد که موجودی کمی دارد به هیچ عنوان برای این روش مناسب نیست و احتمال عدم موفقیت آن ها بسیار بیشتر از موفقیت آن ها است.
شناسایی روش مارتینگل در ربات ها
حال شاید به این فکر فرو رفته باشید که من به عنوان سرمایه گذار که دانش کافی ندارم از کجا متوجه بشوم که متخصص روش مارتینگل را استفاده کرده است یا نه؟
نگران نباشید 2 راه وجود دارد که به سادگی می توانید متوجه شوید:
1 – راه ساده تر این است که از توضیحات خود متخصصان آرادفین بهره ببرید.
شاید این سوال برایتان پیش بیاید که، از کجا معلوم متخصص راست گفته باشد؟
نگران نباشید، هر محصولی که درون سایت آرادفین ارائه می شود، سلامت محصول و همچنین توضیحات آن توسط شرکت آرادفین تضمین می شود و امکان موارد مغایر وجود ندارد.
پیشنهاد می شود مقاله ی ” آرادفین چه مزیت هایی برای ما دارد؟ ” را مطالعه کنید.
ولی خوب شاید بگویید من اصلا با الگوچرچ حال نمی کنم و نمی خواهم از شرکت شما، خرید کنم. آن موقع از کجا بفهمم؟
2 – با بهره گیری از نمودار بک تست به سادگی قابل تشخیص است(مانند یک مهندس که نقشه را می بیند و به سادگی متوجه می شود!)
موجودی حساب ما به دو روش محاسبه می شود:
که برای آشنایی با این دو حتما مقالات ” آنالیز نتایج بک تست-قسمت 1 ” و ” آنالیز نتایج بک تست-قسمت 2 ” را مطالعه کنید.
در نمودار بک تست، خط سبز رنگ Equity و خط آبی رنگ Balance ما هست. همانطور که می دانید تا زمانی که معاملات بسته نشده اند، Balance ثابت است، ولی Equity در مارتینگل چون دائما کمتر می شود، تا زمانی که ما به سود برسیم. پس در مارتینگل، همواره در اکثر مواقع، خط سبز رنگ(Equity) پایین تر از خط آبی رنگ(Balance) و در مواقعی هم با آن برابر است.
می دانم کمی گیج شده اید ولی نگران نباشید با 4 تا مثال برایتان کامل روشن می شود :
مثال 1 :
مثال 2 :
مثال 3 :
مثال 4 :
2 – مدیریت سرمایه آنتی مارتینگل یا پاد مارتینگل ( Anti Martingle)
این سیستم مدیریت سرمایه دقیقا برعکس مارتینگل است. به این معنا که وقتی معاملهی ما در سود رفت، در سطوحی از قیمت، حجم را دو برابر کنیم و به معامله ی در سود اضافه کنیم.
این روش، کاربرد کمتری در بین متخصصان و معامله گران دارد و معمولا افراد، کمتر از این روش استفاده می کنند.
مزایا :
- پتانسیل گرفتن سود های بسیار زیاد، نسبت به تمامی روش ها را دارد.
معایب :
- بسیار پرریسک است (حتی بیشتر از مارتینگل). اگر قیمت خلاف جهت معامله ما حرکت کند تمامی سود های ما از دست می رود. به همین دلیل، می توان برای جلوگیری از این اتفاق، توصیه می شود، کمتر از 2 برابر حجم به معامله ی در سود خود اضافه کنیم.
- ضررها بسیار بزرگ هستند.
شناسایی مدیریت سرمایه آنتی مارتینگل
برای شناسایی مدیریت سرمایه آنتی مارتینگل دو راه وجود دارد :
1 – توضیحات متخصصان
2 – بررسی نمودار بک تست ربات
در اینجا، Equity نوسان های بسیاری در اطراف Balance می کند. به طوری که اول، خط سبز بالاتر از خط آبی و بعد پایین آن می آید و میتواند دوباره به بالای خط آبی برگردد و دائما طی مدت زمان زیادی(با توجه به بسته نشده معامله)، اطراف خط آبی ، نوسان کند.
3 – مدیریت سرمایه پولی ثابت(Fix Money)
در این روش مدیریت سرمایه، ما مقدار ثابتی از پول را، در هر معامله ریسک می کنیم و به هیچ عنوان پولی را به معامله بسته نشده قبلی(مانند مارتینگل)، اضافه نمی کنیم. تا زمانی که معامله ی قبلی بسته شود و دوباره در معامله ی جدید، آن مقدار پول ثابت را ریسک می کنیم.
برای مثال فرض کنید، ما 1000 دلار سرمایه داریم و قصد داریم در هر معامله 20 دلار ریسک کنیم. بعد از این که معامله بسته شد، چه در ضرر باشیم و چه در سود، در معامله ی بعدی دوباره 20 دلار ریسک می کنیم.
مزایا :
- کم ریسک
- پتانسیل گرفتن سود مناسب.
- به خاطر ضرر ها زیاد عقب نمی افتیم.
معایب:
- محاسبه ی حجم در هر معامله (که در ربات ها ما این مشکل را نداریم و به صورت خودکار حجم محاسبه می شود)
4 – مدیریت سرمایه درصدی ثابت (Fix Percentage)
در این روش مدیریت سرمایه، ما همواره درصد ثابتی از موجودی خود را، در هر معامله ریسک می کنیم.
به عنوان مثال فردی 1000 دلار سرمایه دارد و قصد دارد در هر معامله 2 درصد از موجودی خود را، ریسک کند، که در معامله ی اول می شود حدود 20 دلار. اگر سود کند، به موجودی او اضافه می شود و میزان موجودی او به 1020 تبدیل می شود. در معامله ی بعدی، دوباره 2 درصد از سرمایه خود را ریسک می کند، که این دفعه این مقدار برابر 20.4 دلار می شود. همچنین اگر ضرر کند موجودی او به 980 دلار می رسد و در معامله ی بعدی، که دوباره 2 درصد از موجودی خود را قصد دارد ریسک کند، این دفعه این مقدار برابر 19.6 دلار می شود و به همین شکل، در هر مرحله، با توجه به سود و زیان در معامله قبلی ادامه می دهد.
مزایا :
- بسیار کم ریسک است. به طوری که احتمال از دست دادن سرمایه در این روش، تقریبا وجود ندارد با توجه به این که در صورت ضرر کردن،پول به خطر افتاده دائما کمتر می شود.
- قابلیت گرفتن سود مناسب و حتی در مواقعی که معاملات سودده پشت هم می افتند، امکان گرفتن سود های بسیار بالا.
معایب :
- ضررها شما را عقب می اندازد به این دلیل که اگر ضرر کنید مجبورید حجم را کم کنید و اگر معامله ی بعدی را سود کنید به نقطه ی سر به سر برنمی گردید و اگر سود کنید مجبورید حجم را بالا ببرید، که در صورت ضرر، پایین تر از نقطه ی سر به سر معامله قبلی برمی گردید.
- محاسبه ی حجم در هر معامله(که در ربات ها ما این مشکل را نداریم و به صورت خودکار حجم محاسبه می شود.)
نکته : مزایا و معایبی که در بالا ذکر شد، با فرض ریوارد به ریسک 1 در هر معامله بیان شده اند. به این معنا که میزان سود و زیان ما در هز معامله دقیقا یکسان است.
5 – مدیریت سرمایه حجم ثابت(Fix lot)
این روش مدیریت سرمایه، به این صورت است که، ما در هر معامله فارق از مقدار حد ضرر و یا حد سود، با حجم ثابتی وارد معامله می شویم به عنوان مثال تمام معاملات را با حجم 0.01 باز می کنیم و حالا در صورت افزایش موجودی حساب(مثلا بعد از دو برابر شدن حساب) این حجم ثابت را می توانیم افزایش دهیم.
مزایا:
- ضرر های کوچک و ریسک پایین(طبیعتا با توجه به در نظر گرفتن ریسک مناسب نه حجم های بسیار بالا)
- بدون نیاز به محاسبه
معایب:
- قابلیت گرفتن سود های کمتر نسبت به روش های دیگر
- و نیاز به تخصص بالا برای استفاده از این روش و پیدا کردن حجم مناسب(که این موضوع متوجه سرمایه گذاران عزیز نمی شود و متخصصان با آن درگیر هستند )
پیشنهاداتی برای سرمایه گذاران عزیز
برای معاملات الگوریتمی و معاملات خودکار ، موارد 1 و 2 مدیریت سرمایه های پر ریسک تری هستند و حتی احتمال به خطر افتادن تمامی سرمایه شما وجود دارد (البته نمی توان به طور قطع گفت بستگی به دانش متخصص دارد) . پیشنهاد می شود تا جای ممکن از این روش ها دوری گزینید و آگاه باشید که رباتهایی که با این سیستم ها کار می کنند، خطر بیشتری دارند.
موارد 3 تا 5 مدیریت سرمایه های کم ریسک تری هستند که استفاده از هر کدام از این روش ها برای سرمایه گذاری توصیه می شود. تقریبا می توان گفت هر 3 روش مشکلی ندارد و اوکی است.
شاید تا الان این سوال برایتان پیش آمده باشد که چگونه این روش ها را شناسایی کنیم؟
نگران نباشید با توجه به این که شناسایی این روش ها شبیه هم بودند، تصمیم گرفتیم در اینجا آن ها را بیان کنیم که دو روش وجود دارد:
1 – بهره گیری از توضیحات متخصصان که درستی توضیحات محصولات آرادفین، تضمین می شود.
2 – بهره گیری از نمودار بک تست ربات ها. که در این 3 مدیریت سرمایه خط سبز و آبی تقریبا روی هم قرار گرفته اند و فاصله ی زیادی از یکدیگر نمی گیرند که با مثال های زیر این موضوع برایتان کامل روشن می شود.
مثال 1 :
مثال 2 :
سخن آخر
سرمایه گذاران شاید تا الان از خودتان پرسیده باشید که خب با همه ی این تفاسیر کدام سیستم مدیریت سرمایه برای ما بهتر است؟
پاسخ:مدیریت سرمایه ی واحدی وجود ندارد!!! فقط به شما بستگی دارد که به عنوان سرمایه گذار با توجه به ویژگی های فردی و ریسک پذیری خود ترجیح می دهید کدام سیستم را انتخاب کنید، که ربات شما به کمک آن روش ریسک را مدیریت کند.
متخصصان هم احتمالا با خودتان گفته اید که روش ها تقربیا کمی مشابه هستند(مخصوصا 3 مورد آخر) و شاید فرقی نمی کند در ظاهر کدام سیستم را انتخاب کنیم؟
پاسخ : قطع به یقین با هم تفاوت های بنیادی زیادی دارند و همچنین هر کدام می توانند کاربرد های به خصوصی داشته باشند که متاسفانه در این مقاله نمی گنجد که راجب آن ها تخصصی تر و مفصل تر صحبت کرد!!!