مولتی تایم فریم در حقیقت نوعی سبک معاملاتی است که در آن تریدر بازههای زمانی گوناگونی را جهت تصمیمگیری و بهینهسازی تحلیل نموداری خود ترکیب مینماید. اهداف مختلفی میتوان از این رویکرد معاملاتی داشت. به نظر میرسد اکثر معاملهگران این رویکرد را برای بالا بردن سود خود در بازههای زمانی کوتاه مدت استفاده میکنند. البته نکته جالب اینجا است که آنها سعی میکنند از سیگنالهای بلند مدت برای سودآوری در تایم فریم کوتاه مدت استفاده کنند. در Multi-timeframe تریدر هم روی تایم فریم بالا و هم روی تایم فریم پایین کار میکند. این در حالی است که معمولاً در شرایط عادی معاملهگران بلند مدت به سراغ تایم فریم بالا میروند و معاملهگران کوتاه مدت از تایم فریم پایین استفاده میبرند.
چگونه تایم فریمهای متفاوت را با هم ترکیب کنیم؟
همانگونه که گفتیم در سبک معاملاتی مولتی تایم فریم مهمترین کاری که معاملهگر انجام میدهد ترکیب بازههای زمانی متفاوت میباشد. ابتدا خوب است با تایم فریمهای گوناگونی که در بازار وجود دارند آشنا شویم:
- بلند مدت: چارچوب زمانی بلند مدت، معمولاً برای شناسایی روند کلی بازار مورد استفاده قرار میگیرد. برای سبک معاملاتیMTF نیز ابتدا شما باید روند کلی بازار را در این چارچوب زمانی تشخیص دهید.
- میان مدت: بازه زمانی میان مدت را معمولاً یک چهارم تا یک هفتم طول بازه زمانی بلند مدت در نظر میگیرند.تحلیل این بازه زمانی برای تایید روند تایم فریم بلند مدت اهمیت زیادی دارد. ضمناً تحلیل بازه کوتاه مدت کمک میکند تا تریدر دید دقیقتری نسبت به روند کلی بازار پیدا کند.
- کوتاه مدت: مهمترین بازه زمانی که معاملهگر در این سبک باید بشناسد کوتاه مدت است. به همین دلیل بازه کوتاه مدت به عنوان تایم فریم معاملاتی تریدر شناخته میشود. معاملهگر از این بازه زمانی برای تنظیم دقیق نقاط ورود و خروج استفاده خواهد کرد.
با توجه به اینکه قرار است شما ترکیب تایم فریمها را در روش MTF مورد استفاده قرار دهید، بهینه کردن آنها اهمیت زیادی دارد. البته معاملهگر این اجازه را دارد که بر اساس استراتژی خود به هر ترتیبی که میخواهد بهینهسازی تایم فریمها را انجام دهد. با این وجود مدلهای پیشنهادی هم هستند که تریدر میتواند از آنها استفاده کند. مثلاً پیشنهاد میشود اگر در تایم فریم کوتاه مدت کاربر زمان را روی یک دقیقه تنظیم میکند، تنظیمات بازه زمانی میان مدت و بلند مدت را هم به ترتیب روی ۵ و ۳۰ دقیقه قرار دهد. همچنین اگر بازه زمانی معاملاتی یا کوتاه مدت روی ۴ ساعت قرار دارد پیشنهاد میشود برای تایم فریمهای میان مدت و بلند مدت بازه زمانی روی یک روز و یک هفته تنظیم گردد.
نحوه تحلیل بازار در روش مولتی تایم فریم، از بالا به پایین یا از پایین به بالا؟
معمولاً در تحلیل و تجزیه بازار به روش مولتی تایم فریم دو مسیر پیش روی معاملهگر قرار دارد. تریدر یا از تایم فریمهای بالا شروع میکند و به بازههای زمانی پایین میرسد و یا عکس آن عمل مینماید. یعنی از تایم فریم کوتاه مدت شروع میکند و به بالاترین بازه زمانی میرسد. در این میان پیشنهاد کارشناسان این است که تحلیلگران به سراغ روش از بالا به پایین بروند. آنها پیش بینی میکنند که نگاه از پایین به بالا در بررسی تایم فریمهای چندگانه نهایتاً به شکست منجر خواهد شد. در حقیقت وقتی معاملهگر تجزیه و تحلیل خود را در تایم فریم کوتاه مدت آغاز کند، وارد یک نمای بسیار محدود و تک بعدی از بازار شده است. در این نمای محدود او نمیتواند چند بازه زمانی را به خوبی با هم ترکیب کند.
معمولاً این روش معاملهگر را مجبور میکند به چند سیگنال خاصی که در بازه زمانی پایین به دست آورده اکتفا کند و بازههای زمانی بالاتر را صرفاً جهت تایید آنها بررسی نماید. این در حالی است که اگر معاملهگر روش از بالا به پایین را انتخاب کند میتواند موفقیتهای بیشتری در بازار داشته باشد. در این استراتژی تریدر تجزیه و تحلیل خود را در بالاترین بازه زمانی آغاز میکند تا احساس کلی نسبت به بازار پیدا کرده و روند کلی آن را حدس بزند. به این ترتیب او میتواند مهمترین چالشها و سطوح مقاومت یا حمایت کلیدی را بهتر پیشبینی کند. پس از تحلیلی که معاملهگر نسبت به بازه زمانی بالا دارد، در بازه زمانی پایینتر براساس دیدگاهی که به دست آورده است فرصتهای معاملاتی را جستجو میکند. به این ترتیب او میتواند فرصتهای بیشتر و قابل اعتمادتری کشف نماید.
در تعیین استراتژی برای تحلیل Multi-timeframe به چه عواملی دقت کنیم؟
برای اینکه بهترین استراتژی را در تحلیل بازار به سبک مولتی تایم فریم داشته باشید باید به چند پارامتر مهم دقت کنید. عواملی که معمولاً در تدوین یک استراتژی جذاب بیشترین تاثیر را دارند عبارتند از:
- حمایت، مقاومت: معمولا تعیین سطوح حمایت و مقاومت در بازههای زمانی بالاتر موضوع مهمی محسوب میشود.در واقع هر زمان حمایت یا مقاومتی در تایم فریمهای بالاتر شکسته شود، معاملهگر میتواند فرصتهای جدیدی را در تایم فریمهای کوتاه مدت کشف کند.
- پاداش: طبیعتاً همه افرادی که وارد یک بازار مالی مثل فارکس میشوند دوست دارند از آن پاداش بگیرند.پاداشها فقط قرار نیست در روندهای صعودی تایم فریم بلند مدت رقم بخورند و گاهی اوقات با تصمیمات درست میتوان در زمانی که تایم فریم بلند مدت روند نزولی دارد سودهای کوچکی کسب کرد. فرض کنید در تایم فریم بلند مدت مقاومت قوی وجود دارد که چندین بار مانع از رشد قیمت شده است. طبیعتاً در تایم فریم کوتاه مدت، روند بازار چند مرتبه این سطح را لمس کرده است. یعنی چند روند صعودی کوتاه مدت وجود داشته است که معاملهگر از طریق آنها میتوانسته سودهای خوبی کسب کند.
- بالا و پایین: معاملهگران گاهی اوقات به جای استفاده از سطوح حمایت و مقاومت میتوانند به سراغ قله و درههای موجود در نمودار بروند. البتهروش استفاده از این قلهها و درهها شباهت زیادی به استراتژی حمایت و مقاومت دارد. در اینجا معمولاً تریدر به دنبال قله یا دره قوی قبلی میگردد. در استفاده از این استراتژی باید به این نکته دقت داشت که هرچه تایم فریم پیشبینی بزرگتر باشد، دقت کاهش پیدا خواهد کرد.
- کندل استیک: معمولا استفاده از کندل استیک در تدوین یک استراتژی محبوبیت زیادی بین معاملهگران دارد. با این وجود آنها باید به این نکته توجه داشته باشند که تنها نمیتوان به یک کندل تکیه کرد و براساس آن بازار را تحلیل نمود.سیگنالهایی که از این طریق به دست میآیند، نیاز به تایید دیگر فاکتورهای موجود در بازار دارند. در واقع بهتر است معاملهگر روند صعودی کلی را طبق تایم فریمهای بلند مدت پیدا کند و سپس در تایم فریم کوتاه مدت بر اساس حرکت کندلها معاملات خود را برنامهریزی نماید.
- الگو: معاملهگران فارکس میتوانند به جای آنکه در روش مولتی تایم فریم روی کندلها تکیه داشته باشند به سراغ الگوهای نموداری بروند.از جمله الگوهایی که در بازار وجود دارند و میتوان از آنها برای تحلیل استفاده کرد، میتوانیم به الگوی پرچم اشاره کنیم. این الگوها را هم میتوان در تایم فریمهای بالا و هم در تایم فریمهای پایین مورد استفاده قرار داد.
مزایای روش مولتی تایم فریم برای تحلیل بازار
استفاده از روش مولتی تایم فریم در تحلیل بازار مزایای متعددی برای معاملهگر دارد. برخی از مزایای این روش را با هم بررسی خواهیم کرد:
- پیش بینی روند:توجه به تایم فریمهای متعدد کمک میکند تا معاملهگر درک بهتری نسبت به روند کلی بازار داشته باشد. البته معاملهگر باید به این مورد دقت داشته باشد که همیشه شناسایی روند در تایم فریم بالاتر نسبت به تایم فریم کوتاهتر اولویت دارد.
- مدیریت ریسک: مولتی تایم فریم به معاملهگر کمک میکند تا اصلاحات احتمالی روند را زودتر از دیگران تشخیص دهد. به این ترتیب معاملهگر مدیریت بهتری روی ریسک معاملات خود خواهد داشت.
- ورود و خروج دقیق: معاملهگران احتمالاً میتوانند با تنظیم دقیق ورود و خروج در کوتاه مدت سود خود را افزایش داده و ضرر را کمتر کنند.با این وجود اگر آنها بتوانند در روند اصلی بازار نقاط ورود و خروج دقیقتری را پیدا کنند، سودآوری بالاتری خواهند داشت. اگر شما بتوانید با کمک MTF روند اصلی بازار را به موقع تشخیص دهید میتوانید در زمان اصلاح به آن ورود کنید و در انتهای روند از آن خارج شوید. یعنی در حقیقت بالاترین بازدهی را به دست خواهید آورد.
- ساختار بازار: ساختار بازارها همیشه یکسان باقی نمیمانند و ممکن است در طول زمان تغییراتی در آنها اتفاق بیفتد. وقتی شما بازار را از بازه زمانی پایین تا بالا مورد بررسی قرار میدهید، سریعتر میتوانید متوجه این تغییر ساختار شده و خودتان را با آن وفق دهید.
معامله به روش MTF با چه چالشهایی همراه است؟
استفاده از روش مولتی تایم فریم برای معاملهگر بدون چالش نخواهد بود. مهمترین چالشهایی که ممکن است در استفاده از این روش با آنها مواجه شوید به صورت زیر هستند:
- پیچیدگی:اولین چالشی که در استفاده از MTF خواهید داشت، پیچیدگی این روش تحلیل میباشد. در حقیقت توصیه میشود معاملهگران با تجربه به سراغ این روش بروند و معاملهگران مبتدی تا زمانی که به خوبی با MTF آشنا نشدهاند از معامله به سبک آن خودداری کنند.
- ناسازگاری سیگنالها: طبیعتاً وقتی قرار است روی چند تایم فریم به طور همزمان کار کنید، احتمال اینکه با سیگنالهای متناقضی روبرو شوید بسیار زیاد است.مثلاً ممکن است در نمودار روزانه یک روند صعودی را پیش بینی کنید اما براساس نمودار ساعتی به یک روند نزولی برسید. در چنین شرایطی تصمیم گیری برای تریدر بسیار سخت خواهد شد.
- ریسک: با توجه به اینکه در این روش از حجم زیادی اطلاعات استفاده خواهید کرد، ریسک تجزیه و تحلیل بیش از حد بالا خواهد رفت.این ریسک بالا نهایتاً منجر به بلاتکلیفی یا سردرگمی شما خواهد شد. مثلاً فرض کنید یک جفت ارز در بازههای زمانی مختلف رفتار متفاوتی از خود نشان دهد. قطعاً در چنین شرایطی معاملهگر در تصمیم گیری دچار تردید خواهد شد و احتمالاً نتواند آنگونه که باید پیش بینی درستی داشته باشد.
نکات مهم در تجزیه و تحلیل به روش مولتی تایم فریم
در تجزیه و تحلیل به روش مولتی تایم فریم رعایت چند نکته کمک میکند تا معاملهگر تصمیمات منطقیتری بگیرد. نکات زیر میتوانند نحوه معاملهگری شما بر اساس این روش را بهبود بخشند:
- معاملهگر نباید تحت تاثیر اطلاعاتی که از تایم فریمهای گوناگون به دست خواهد آورد قرار گیرد.معاملهگر باید به یک برنامه تجاری مشخص و قوانین از پیش تعیین شده پایبند باشد تا بتواند از این روش به بهترین شکل کمک بگیرد.
- تریدر برای اینکه بتواند از روش مولتی تایم فریم بهترین استفاده را داشته باشد نباید درگیر نظرات دیگران شود.ممکن است برخی افراد یک روند را تایید کنند اما در واقعیت آن روند مسیری کاملاً متفاوت را در پیش گیرند. به طور کلی معاملهگر باید از هر چیزی که تحلیل او را منحرف میکند دوری گزیند. او باید اطمینان حاصل کند که اطلاعات مربوط به تمام بازههای زمانی را در نظر گرفته است.
- انتخاب پلتفرم معاملاتی مناسبیکی از مهمترین کارهایی است که کاربر برای موفقیت در این روش باید دنبال کند. پلتفرم معاملاتی برای این روش مناسب است که امکان جابجایی بدون دردسر بین بازههای زمانی مختلف را برای کاربر فراهم کند. ضمناً این پلتفرم معاملاتی باید امکان استفاده از شاخصهای فنی گوناگون را فراهم آورد.
- موضوع دیگری که به هیچ وجه معاملهگر نباید از آن غافل شود آموزش است. برخی از معاملهگران فکر میکنند به صرف حضور در یک دوره آموزشی تبدیل به تریدر تمام عیار بازار فارکس میشوند اما آنها باید به این نکته دقت داشته باشند که حتی پس از سالها معاملهگری هم نمیتوانند دست از آموزش بردارند.آموزش آنها تا زمانی که در این فضا حضور دارند و به عنوان معاملهگر کار میکنند ادامهدار خواهد بود.
چگونه تبدیل به تریدر مولتی تایم فریم شویم؟
برای تبدیل شدن به معاملهگر مولتی تایم فریم شما باید دورههای آموزشی مربوط به آن را پشت سر بگذارید. البته حضور در یک دوره آموزشی که توسط موسسات معتبری همچون آرادفین برگزار میشود گام اول شما برای ورود به این دنیای تریدینگ است. اگر میخواهید مسیر حرفهای معاملهگری به سبک Multi-Timeframe را ادامه دهید نباید هیچگاه خسته شوید و باید آموزش خود را تبدیل به یک کار روزانه و همیشگی کنید. البته فقط این روش نیست که نیاز به آموزش دائمی و همیشگی دارد. هر کدام از روشهای معاملهگری دیگری هم که انتخاب کنید نیاز به بروزرسانی اطلاعات و استفاده از جدیدترین ابزار دارند. به روز رسانی اطلاعات سبب میشود تا معاملهگر جدیدترین روشهای مقابله با چالشها و مشکلات موجود در بازار را بشناسد.